توحيد:
خدايا من در کلبه حقيرانه خود کسي را دارم که تو در ارش کبريايي خود نداري من چون تويي را دارم وتو چون خود نداري
اگر تنهاترين تنهايان شوم باز خدا هست.او جانشين همه نداشتن هاست.نفرين و آفرين ها بي ثمر است.اگر تمامي خلق گرگ هاي هار شوند و از آسمان هول و کينه بر سرم بارد تو تنهاي مهربان و جاويد و آسيب ناپذير من هستي.اي پناهگاه ابدي ! تو ميتواني جانشين همه بي پناهي ها شوي.
حال خراب مرا تنها تو میدانی اما خرابترش میکنی....و سیگارم بیخبر از حال من به پایم میسوزد....حالا تو دوست منی یا این غریب بی جان.
نظرات شما عزیزان: